اوّلین قدم در نهی از منکر انسانهای متکّبّر این است که آن ها را خاضع کنید. امّا چگونه؟!
باید مؤلفههای ارزشی جامعه را در سطح بالایی کسب کنید.
مؤلفههای ارزشی چیست؟ علم،ثروت،شغل و منزلت اجتماعی،از مؤلفههای عام ارزش اجتماعی هستند،و تقریبا در تمام جوامع،هرچه افراد این مؤلفهها را بیشتر دارا باشند،ارزش آنها بالاتر میرود.[1]
عامل ثروت که به درد ما مذهبیها نمیخورد. چون غالبا یا ثروت آنچنانی نداریم،یا اگر داشته باشیم،نمایش ثروت و تجمّل و . کار درستی نیست.[2]
مؤلفهی شغل هم بد نیست،امّا شغل عالی و خوب که به کار ما بیاید کم است،پس به درد توصیهی عمومی نمیخورد.
مؤلفهی علم،یکی از بهترین مؤلفههاست،زیرا هم مورد سفارش دین است و هم کسب آن راحتتر است.
استفاده از علم راههای گوناگونی دارد.گاهی اوقات،صرف اینکه شما عالم هستید یا مدرکی دارید،موجب پذیرش حرف شما میشود.
گاهی قضیه به این سادگی نیست و باید علمتان را به صورت عملی نشان دهید. امّا چگونه؟!
کمی برمیگردیم به مباحث خداشناسی و انسانشناسی.[3] هرکسی آثار خودش را از آن جهت که آثار کمالش هستند،دوست دارد و به خلق اثر میپردازد.
طبق این مطلب،افراد متکبّر آثار خودشان را خیلی دوست دارند. برای مثال،چون خودشان و دارایی و افعال خود را اکمل کمالات حساب میکنند،دائم راجع به آنها صحبت میکنند.( برخلاف انسان متواضع که وجود خود و بسیاری از چیزها را کمال نمیداند و در نتیجه از صحبت پیرامون خود خودداری میکند و در نهایت،کمحرف و کماشتباه و . میشود.)
این دقیقا همانجایی است که باید مچ افراد متکبّر را گرفت. مثال :
یکی از اقوام متکبّرما،چندبار که در جمعهای خلوت و خودمونی صحبت میکرد و می رفت که در تعریف از خود اوج بگیرد و به مرزهای خالی بندی وارد بشود،خیلی محترمانه مچش را گرفتم و گفتم که اینجا احتمالا اشتباه می کنید. خلاصه چندین بار این قضیه تکرار شد و پذیرش حرفهای من در این فرد به شدّت بالا رفت.
#حیات_طیبه
[1] رک: کتب جامعهشناسی عمومی،فصلهای مربوط به قشربندی. برای مثال آناتومی جامعه،فرامرز رفیعپور،فصل یازدهم:قشربندی و نابرابری اجتماعی.
(همچنین کتابهای تخصصی جامعهشناسی قشربندی.)
[2] عامل ثروت همیشه عامل ارزش نیست. برای مثال،در سال جنگ تحمیلی،ثروت و تجمّل ضدارزش محسوب میشد و زهد و ساده زیستی در بین مردم ارزش بیشتری داشت. برای مطالعهی بیشتر: رک: توسعه و تضاد،فرامرز رفیعپور،بخش دوم ،دوران بعد از انقلاب،فصل تغییرات درونی در نظام اجتماعی در بعد از انقلاب. همچنین همان کتاب،بخش سوم،فصل دگرگونی ارزشهای مجدد جامعه،بعد از 1368.
[3] رک: کتابهایی که به بحث علّت غایی در افعال اختیاری میپردازند. مانند : خداشناسی، عبدالرّسول عبودیت و مجتبی مصباح، بخش صفات الهی، صفت حکمت
انسان شناسی، صفدر الهی راد، فصل مربوط به هدف آفرینش انسان
درباره این سایت