ویژگیهای شخصیتی روشنفکران بدلی[1]
بعضیها هستند که اصلا اهل فکرعمیق نیستند و فکر میکنند که بقیه هم مثل آنها هستند.
خدانکند که پای اینها به دانشگاه یا محافل روشنفکری باز شود و چهارتا روشنفکر ببینند. چون در این صورت همان روشنفکرها میشوند پیامبر اینها و دینشان نیز میشود دین آنها و فکر میکنند به یک گنجی دستیافتهاند که اکثریت اهل زمین از آن محروم هستند.
این افراد با این عقاید، وارد جامعه میشود. و مسلّما مذهبیها حساسیت بیشتری نسبت به آنها به خرج میدهند و احتمالا تنفّر بیشتری نسبت به مذهبیها پیدا میکند.
از طرف دیگر، این افراد از بین طلّاب، نهایتا محل و دوسهتای دیگر را دیدهاند، و بازهم از طرفی دیگر، از بین مذهبیها،نهایتا چندتا مذهبی کم سواد و احتمالا خرافاتی را دیدهاند و فکر میکند که همهی مذهبیها، آنگونه هستند که او دیده است.
نتیجه این قسمت:
این افراد در مواجه با دینداران، غالبا نگاه تنفّرآمیزی دارند(یا نهایتا تحقیرآمیز، به همراه دلسوزی) و آنها را ابله، سادهلوح، منجمد، خرافاتی و افراطی فرض میکنند و در نتیجه، در بحث با یک مذهبی، غالبا حملههای تند و اهانتآمیزی دارند و سعی میکنند شما را تحقیر کنندو خودشان هم متوجّه رفتار توهینآمیز خودشان نیستند.[2]
[1] خیلی وقت بود که میخواستم این مطلب را بنویسم، شاید از دی 97، امّا حالا حس و حال آن را پیدا کردهام.
قبل از شروع، لطفا به این نکات، توجّه کنید
1. کلّا واژهی روشنفکر در این مطالب، کاملا دارای بار منفی است و منظورم بیشتر، غربزدهها است!
2. روشنفکران دودسته هستند، واقعی و بدلی. که اکثریتشان بدلی هستند و من در این نوشتهها، قصد توصیف بدلیها را دارم.
3. با روشنفکران واقعی اگرچه مخالفم، امّا همیشه سعی میکنم در بحثها احترام بگذارم.
4. این نوشتهها، از مواجهههای متعدد با این اقشار به دست آمدهاست.(همچنین مقالات و کتابها و .)
5. این مجموعه مطالب، به مواجهی شما با روشنفکران بدلی کمک میکند.( مثلا اینکه چطوری ساکتشان کنید یا احیانا هدایت.)
6. إنشاءالله اگر فرصت شود، راجع به روشنفکران واقعی هم خواهم نوشت.
[2] امّا اینکه چه باید کرد، لطفا منتظر باشید. إن شاءالله به شما یاد میدهم که چگونه در کمتر از یک دقیقه، آنها را کیش و مات کنید.
درباره این سایت