یک ساختمان را فرض کنید. این بنا، روی یک پی و زیرساخت قرار دارد. اگر کسی، بدون پی‌ریزی، ساختمانی را بالا ببرد، با کوچک‌ترین حادثه‌ای این ساختمان، فروخواهدریخت.


یکی مهم‌ترین پی‌ها و زیرساخت‌های افکار، مفاهیم تشکیل دهنده‌ی آن فکر هستند و اتفاقا افکار جریان روشنفکری در ایران، از جهت بسیار ضعیف است. مثلا کسانی مثل سروش و زیباکلام، چنین نقطه ضعف‌هایی زیاد دارند و پیروان آن‌ها را به راحتی می‌توانید به چالش بکشید. دربرنامه‌ی شوکران که از شبکه‌ی چهار پخش می‌شد، بسیاری از مهمانان که از اساتید سرشناش دانشگاه بودند، مشکل مفهومی داشتند. مثلا یک‌بار مارکسیستی به نام آشتیانی را آوردند، مجری هرچی از ایشان می‌پرسید که ایده‌ی مارکسیسم شما چیست؟ جناب مارکسیست کلیّاتی را می‌گفت و از پاسخ فرار می‌کرد. یا مثلا یک بار ضدعرفانی به نام یثربی را دعوت کردند و تا آخر برنامه مشخص نشد این عرفانی که با آن مخالف هستند چیست؟!

به عبارت خیلی دقیق‌تر، جریان روشنفکری ایران، اصلا خودش هم نمی‌داند که چه می‌گوید!

برای امتحان کردن این مسأله، به سراغ اینهایی بروید که می‌گویند: "من رو قضاوت نکن!" یا "بیاید قضاوت نکنیم" و.، و بپرسید که قضاوت یعنی چی؟

یا مفاهیم دیگری مثل : علم، اقتصاد، تربیت، ت، فلسفه، حقوق، جامعه، آزادی، و . .

البته این روش به صورت عمومی، در بحث‌های اخلاقی بیشتر کاربرد دارد.  مثلا وقتی کسی می‌گوید حجاب خوب نیست، از او بپرسید که خوب یعنی چه؟! گاهی اوقات افراد حرفه‌ای که فلسفه اخلاق خوانده‌اند هم اینجا گیر می‌کنند. چون این بحثها کلّا لغزنده است. یا مثلا اگر کسی گفت "ن باید آزاد باشند"، از او بپرسید که آزادی یعنی چه؟

در نهایت اگر تعریفی هم ارائه کردند، بگویید از کجا به این تعریف رسیده‌اید، چرا تعریف‌های دیگر را قبول نکنیم!؟[1]

  با توجّه به بی‌سوادی این جماعت، این روش اکثر اوقات جواب خواهدداد!

  



[1] یکی از سخت‌ترین بخش‌های یک تحقیق اجتماعی علمی، تعریف مفاهیم است. رسیدن به تعریف درست خیلی سخت است.



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها