نزال بن سبرة گوید: امیر المؤمنین علىّ بن أبى طالب علیه السّلام براى ما خطبه خواند و بر خداى تعالى حمد و ثنا گفت و بر محمّد و خاندانش درود فرستاد آنگاه سه بار فرمود: اى مردم! پیش از آنکه مرا از دست بدهید از من پرسش کنید، آنگاه صعصعة بن صوحان برخاست و گفت: اى امیر المؤمنین! چه وقت دجّال خروج مىکند؟ علىّ علیه السّلام فرمود: بنشین که خداوند کلامت را شنید و خواسته تو را دانست به خدا سوگند در این باب سؤالشونده از سئوالکننده داناتر نیست و لیکن براى آن علامات و نشانههایى است که طابق النّعل بالنّعل دنبال یک دیگر بیاید که اگر خواستى تو را بدان آگاه کنم و او گفت آرى اى امیر المؤمنین! و علىّ علیه السّلام فرمود: آنها چنین است:
و پوست میش را بر دل گرگ بپوشند و دلهایشان بدبوتر از مردار و تلختر از زهر باشد، در این وقت سرعت و شتاب کنید سرعت و شتاب کنید و بهترین جاها در آن روز بیت المقدس باشد و بر مردم زمانى درآید که هر کدامشان آرزو کنند که از ساکنان آنجا باشند.
آنگاه اصبغ بن نباته از جا برخاست و گفت: یا امیر المؤمنین! دجّال کیست؟
فرمود: .[1]
برای مطالعهی ادامهی روایت، به منبع مراجعه فرمایید.
[1] ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین / ترجمه پهلوان - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1380 ش.
ج2 ، ص 311 و 312
درباره این سایت